1. زیرا من برنامه هایی را که برای شما دارم می دانم
در پی نیمه بازنشستگی پدرشان، جسی، جودی و کلوین باید با کاهش حضور و کمک های مالی مقابله کنند. شخصیت دیگری از گذشته اش از الی دیدن می کند.
2. اما عیسو به دیدار او دوید
الی تمام تلاش خود را می کند تا روابط با پسران مونتگومری را پس از بازدید از مجتمع آماده سازی روز قیامت آنها صاف کند. در مرکز نجات، خواهر و برادر در مقابل هیئت وزیران قرار می گیرند.
3. زیرا برهنگی آنها برهنگی خود شماست
بیبی بیلی که از زندگی در دامان تجمل خسته شده است، حرفه جدیدی را به عنوان میزبان نمایش بازی دنبال می کند. سنگهای قیمتی میزبان شب عموزاده های کارل و چاک هستند.
4. من نیامده ام که صلح بیاورم، بلکه یک شمشیر
پیروی از سه نسل از یک خانواده مشهور تلویزیونی با سنت کار خیریه، انحراف و طمع.
پیروی از سه نسل از یک خانواده مشهور تلویزیونی با سنت کار خیریه، انحراف و طمع.
پیروی از سه نسل از یک خانواده مشهور تلویزیونی با سنت کار خیریه، انحراف و طمع.
7. سوختن برای سوختگی زخم برای زخم راه راه برای راه راهای زخم راه راه برای راه راه
تنشها بین مونتگومریها و سنگهای قیمتی بالا میرود، زیرا جسی، جودی و کلوین از شکستهایی رنج میبرند.
8. من دست تو را خواهم گرفت و نگهت خواهم داشت
پیروی از سه نسل از یک خانواده مشهور تلویزیونی با سنت کار خیریه، انحراف و طمع.
9. شگفتی هایی که قابل درک نیست، معجزاتی که قابل شمارش نیست [پایان فصل]
خواهر و برادرها در یک نزاع کتاب مقدسی با یکدیگر رقابت می کنند - تا زمانی که یک مداخله الهی برای همیشه سرنوشت خانواده Gemstone را تغییر می دهد.